سالهاست که آن کارتون دیگر پخش نمیشود، اما زبلخانهای واقعی در بخش صنعت، معدن و تجارت ایران ظهور کردهاند؛ زبلخانهایی که اگر زبلخان کارتونی زنده بود، از شدت شگفتی کلاه از سر برمیداشت.
این زبلخانها، همهچیزداناند؛
هم در حوزه عناصر نادر خاکی متخصصاند،
هم ایدهپرداز طرحهای پرطمطراقی مثل پرورش هزار مدیر،
هم پای ثابت بازدیدهای حساس وزیر،
و هم بازیگر پنهان عزلونصبهای مدیریتی.
زبلخانهای تولید و تجارت، همهجا سرک میکشند؛ هرجا که منافعی در میان باشد یا مصالحی برای تثبیت قدرت پیدا شود. گویی آیندهای برای خود متصور نیستند و چنین میپندارند که اگر امروز اعمال نفوذ نکنند، فردا از صحنه حذف خواهند شد.
زبلخان کارتونی همهجا بود برای نجات؛
اما زبلخانهای واقعی همهجا هستند برای اعمال قدرت، نفوذ مدیریتی و سهمخواهی.