اواخر سال گذشته که یکی از کارشناسان کشور به صراحت اعلام کرد کف قیمت در بازار خودروهای داخلی به ۱۰۰ میلیون تومان خواهد رسید، خیلی ها آن را ادعایی غیر واقعی دانسته و گفتند مگر می شود پراید (ارزان ترین خودرو داخلی) ۱۰۰ میلیونی شود و اصلا بشود، چه کسی حاضر است برای این خودرو چنین پولی را بدهد؟
پراید اما همراه با دیگر خودروهای داخلی، خود را بالا کشید و از ۱۰۰ میلیون تومان نیز عبور کرد تا پیش بینی ها درباره آینده بازار خودرو زودتر از آنچه تصور می شد به واقعیت بپیوندد. تازه با در نظر گرفتن اینکه پراید دیگر به تولید نمی رسد و تیبای معمولی لقب ارزان ترین خودرو تولیدی کشور را در اختیار گرفته، کف قیمت خودروهای صفر کیلومتر داخلی عملا به نزدیکی های ۱۱۵ میلیون تومان رسیده است.
در باب اینکه چرا بازار خودرو این چنین سر به گرانی گذاشته، دلایل مختلفی مطرح می شود؛ برخی معتقدند خودروسازان مقصر این ماجرا هستند، چون محصولات شان را عرضه نمی کنند و از همین رو بازار با کمبود محصول مواجه و قیمت بالا می رود. در مقابل اما مسائلی مانند نوسان بازار ارز و تورم انتظاری نیز دلایل دیگری است که بابت سرکشی های بازار خودرو مطرح می شود. هرچند التهاب بازار خودرو و صعود چند باره منحنی قیمت، همه این دلایل و مواردی دیگر را در بر می گیرد، با این حال به نظر می رسد دلیل اصلی این ماجرا، نگاه سرمایه ای به خودرو است. شهروندان ایرانی مدت هاست خودرو را به چشم کالایی به اصطلاح سرمایه ای نگاه می کنند و این موضوع با توجه به اوضاع نامناسب اقتصاد کشور و آینده پر از ابهام آن، خودرو را به ابزاری برای حفظ ارزش پول تبدیل کرده است. در واقع بسیاری از شهروندان برای آنکه سرمایه شان را از گزند تورم و کاهش ارزش، حفظ کنند، رو به بازار خودرو آورده اند و هر جا و هر چه قیمت بالا می رود، آن را روی خودروشان می کشند. تقاضای کاذبی که به تبع نگاه سرمایه ای به خودرو ایجاد شده، با میزان تولید همخوانی ندارد و طبعا با توجه به ضعف عرضه، ماحصل آن ظهور قیمت هایی نجومی است، از جمله پراید ۱۰۰ میلیونی. بنابراین آنچه در حال حاضر بیش از هر مسئله دیگری بازار خودرو را سرکش کرده، نگاه سرمایه ای به بازار خودرو است و این موضوع ریشه در نوسان نرخ ارز و بالا رفتن تورم انتظاری شهروندان دارد. البته بدون شک نمی توان از نقش کمبود عرضه نیز در ماجرای گرانی گذشت، با این حال عطش کاذب در بازار آنقدر بالاست که شاید رشد عرضه هم آن را سیراب نکند. طی سه ماه گذشته بیش از ۱۰ مرحله فروش خودرو برگزار شده و تولید نیز نسبت به سال قبل بالا رفته، با این حال منحنی قیمت پی در پی صعود می کند و این موضوع به وضوح نشان می دهد درد اصلی بازار خودرو جای دیگری است و آنجا، نگاه سرمایه ای به خودرو است. به نظر می رسد تا وقتی با رشد قیمت در بازار ارز مواجه هستیم و تورم انتظاری بالاست و در کنار آنها، تولید نیز روند مناسبی ندارد، نمی توان چندان مانع رشد قیمت خودرو شد و این وسط، دستور و بخشنامه و ممنوعیت و محدودیت هم کمک خاصی به کاهش التهاب بازار خودرو نخواهد کرد.
نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست