سالهاست قطعهسازان از تریبونهای مختلف اعلام میکنند که پول ندارند، در آستانه تعطیلیاند و تقصیری هم بابت کیفیت نازل خودروها بر گردنشان نیست. هرچند با توجه به سیاست نرخگذاری دستوری دولت در خودروسازی، مطالبات آنها با تأخیر از سوی خودروسازان پرداخت میشود و این موضوع روی مسئله تأمین نقدینگیشان تأثیر منفی دارد، اما گویا این موضوع به بهانه همیشگی آنها برای غر زدن و شانه خالی کردن از زیر بار مسوولیت شان در قبال تولید و کیفیت خودروها، تبدیل شده است.
در این سالها خیلی کم از قطعهسازان شنیدهایم که از توسعه محصول، به روزرسانی خطوط تولید، ارزآوری و بهبود کیفیت بگویند و بیشتر مواقع، حرفشان تنها بی پول بوده و پول. در همین نشست اخیر انجمن قطعهسازان، هیچ نقطه روشن و امیدوارکنندهای درباره آینده قطعهسازی گفته نشد و بزرگان قطعهساز بیشتر از بی پولی گفتند و هشدار تعطیلی دادند. برخی از قطعهسازان حتی عذرخواهی وزیر صنعت،معدن و تجارت از شهروندان ایرانی را بابت کیفیت پایین خودروها نیز زیر سؤال بردند، بی آنکه خود نیز از بابت عذر بخواهند. تردیدی نیست که فضای کسب و کار در اقتصاد ایران به ویژه در مقطع فعلی (با وجود تحریم و مشکلات اقتصادی)، مساعد نیست، ضمن آنکه سیاست نرخگذاری دستوری هم قوز بالا قوز شده است؛ بنابراین گلایه قطعهسازان از وضع موجود تا حدی قابل درک است، اما نه تا این حد که همیشه بنالند و بابت ضعف کمی و کیفی، پشت مشکلات مالی پنهان شوند. مگر قیمت خودرو فقط طی امسال سه بار در مبدأ (کارخانه) رشد نکرده و عواید آن به قطعهسازان نرسیده است؟ پس چرا نالهها و غرغرهای قطعهسازان کم نمیشود؟ از طرفی، کشور که در همه دورانها و همیشه چنین فضای نامساعد فعلی را در اقتصاد و روابط بین الملل تجربه نکرده؛ پس چرا اهالی قطعهساز در روزهای خوشی هم نالیدهاند، بی آنکه با توسعه کمی و کیفی، از وابستگی به داخل بکاهند و به تولیدکنندگانی صادرات محور و ارزآور تبدیل شوند؟
اتفاقاً یکی از دلایل حال و روز این روزهای قطعهسازان همین وابستگی بیش از حد به خودروسازان داخلی و ضعف شدید در صادرات است، چه آنکه طی این سالها اقدام قابل توجهی در حوزه صادرات انجام ندادهاند.
نظرات کاربران برای این مطلب فعال نیست